به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، سعید نمکی پیش از ظهر امروز در جریان سفر ۲ روزه به استان کرمانشاه در جلسه ستاد مقابله و مبارزه با ویروس کرونا استان که در سالن شهدای دولت استانداری کرمانشاه برگزار شد، اظهار کرد: از مجموعه استانداریها، دان, ...ادامه مطلب
مرکز آمار ایران در گزارشی متوسط قیمت کالاهای خوراکی منتخب درمناطق شهری کشور در اسفند ۱۳۹۹ را اعلام کرد., ...ادامه مطلب
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، تیتر نیم صفحه نخست روزنامههای ورزشی پنجشنبه ۱۹ اسفند ۹۵ به مسائل مهم روز ورزش از جمله فوتبال پرداخته است.Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
Farzad Farzin - Adamaye Bade To [128].mp3 Farzad Farzin - Adamaye Bade To.mp3 Fateh Nooraee - Zendegi [128].mp3 Fateh Nooraee - Zendegi.mp3 Hamed Fard - Vatan Yani 2 [128].mp3 Hamed Fard - Vatan Yani 2.mp3 Hamed Pahlan - Eli Khanoom (Ft Amirhoseyn Abedini) [128].mp3 Hamed Pahlan - Eli Khanoom (Ft Amirhoseyn Abedini).mp3 , ...ادامه مطلب
قابل توجه دوستان عزیزهفته آخر اسفند به تاریخ 91/12/23 کلاسهای دانشگاه دایر هستند. متاسفانه اساتید به دلیل کوتاه بودن ترم قبول نکردند که کلاسها لغو شوند. لطفا به سایر دوستان اطلاع دهید., ...ادامه مطلب
داستان کوتاه “قطره آب”قطره بارانی از ابر چکید. چون به زمین نگاه کرددریای پهناور را دید و از کوچکی و حقارت خود شرمنده شد و گفت:“جایی که دریا هست وجود من بی مقدار به حساب می آید.”چون قطره باران خود را کوچک دیدصدف او را درون خود جای داد و بعد از مدتی تبدیل به گوهر شد.پس از مدتی نصیب ماهیگیری شد و او آن گوهر را به بزرگی هدیه کرد.بلندی از آن یافت کو پست شددر نیستی کوفت تا هست شد«کلیات سعدی»داستان آموزنده “بازتاب بخشش”در خیابان یکی از شهرهای چین، گدای مستمندی به نام «وو» بود که کاسهی گداییاش را جلوی عابران میگرفت و برنج یا چیزهای دیگر طلب میکرد. یک روز گدا شاهد عبور موکب پرشکوه امپراتور شد که در کجاوهی سلطنتی نشسته بود و به هر کس که میرسید هدیهای میداد. گدای بینوا که از خوشحالی سرمست گشته بود، در دل گفت: «روز بخت و اقبال من رسیده… ببین امپراتور چه بذل و بخششها که نمیکند و چه هدیهها که نمیدهد…» آنگاه شادمانه به رقص و پایکوبی پرداخت.هنگامی که امپراتور به مقابل او رسید، «وو» کلاه از سر برگرفت و تعظیمی کرد و منتظر ماند تا هدیهی گرانبهای امپراتور را دریافت دارد. ولی سلطان کریم و بخشنده – بهجای اینکه چیزی بدهد – رو کرد به «وو» و از او هدیهای خواست.گدای پریشان احوال بهشدت منقلب و افسرده گشت. با این وصف، به روی خود نیاورد و دست در کلاهش برد و چند دانه خرده برنج درآورد و تقدیم امپراتور کرد. او آنها را گرفت و به راه خود ادامه داد.«وو» تمام آن روز میجوشید و میخروشید و غرولند و شکوه و شکایت میکرد و به امپراتور ناله و نفرین میفرستاد و به هرکس میرسید ماجرای آن روز را تعریف میکرد و بودا را به یاری میخواست و از او میطلبید که دادش را بستاند. چند نفری میایستادند و به سخنانش گوش میدادند و چند برنجی میریختند و پی کار خود میرفتند.شب هنگام که «وو» به کلبهی محقرانهاش رسید و محتویات کلاهش را خالی کرد، علاوه بر برنج، دو قطعه طلا به اندازهی همان برنجی که به امپراتور داده بود، در آن یافت.داستان جالب “نمره گرفتن دانشجو”دانشجویی پس از اینکه در درس منطق نمره نیاورد به استادش گفت : قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟استاد جواب داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمیتوانستم یک استاد باشم.دانشجو ادامه داد: بسیار خوب، من مایلم از شما یک سوال بپرسم ، اگر جواب صحی, ...ادامه مطلب
عکس بازیگران , بازیگران مرد ایرانی,عکس بازیگران مرد اسفند ۹۱ – مهران غفوریان امیر نوری و مجید صالحیسیاوش طهمورثاشکان خطیبیحمید فرخ نژاد و پسرشمهران مدیریعباس غزالیعمو پورنگ و امیر محمد در اسفند ماه ۹۱, ...ادامه مطلب
ترول های جدید بهمن ۹۱ , ...ادامه مطلب