خرید ساعت طرح رولکس مدل DAYTONA
برچسب : خرید ساعت طرح رولکس مدل DAYTONA, نویسنده : سجاد بازدید : 1077 تاريخ : يکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت: 0:39
برچسب : خرید ساعت طرح رولکس مدل DAYTONA, نویسنده : سجاد بازدید : 1077 تاريخ : يکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت: 0:39
هفت سین...
برچسب : خرید ست سارافون و گردنبند بهار, نویسنده : سجاد بازدید : 1161 تاريخ : شنبه 10 اسفند 1392 ساعت: 1:16
برچسب : خرید ليزر حرارتي سبز JD,303, نویسنده : سجاد بازدید : 1138 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت: 15:33
واحد
حاج محمود کریمی
من مثل پرهای علم ،من مثل پرچم حرم
سر تا پا وقف تو شدم ، من وقف ماتم توام
جون عالم به فدای موج سرخ پرچم هات
تک
حاج محمود کریمی
علم به دوشه سقا چشم های زینب دریا
پر فرشته تر شده از اشک زهرا
حسین آمده از راه
(بسیار زیباست )
تک
حاج محمود کریمی
شب هفتم محرم
روی دستم زنده بمون پسرم
پیکرت تا به حرم ببرم
تک
حاج محمود کریمی
بابات نوحه میخونه ،دست هاش غرق در خونه
بین خیمه و میدان حراسون و سرگردونه
واحد
حاج محمود کریمی
اولین روز است بی گهواره میگردی علی
یک شبه برای خود شدی مردی علی
با تشکر از وب سایت عصر انتظار
هفت سین...برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1395 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:40
خدا کُنَد که کسی تیر اینچنین نَخورَد
بدونِ دست به یک لشگر ِ لعین نَخورَد
سه شعبه تا که رها شد نشستم و گفتم
خدا کند که به آن چشم ِ نازنین نَخورَد
بدونِ دستْ کسی که تَنَش پُر از تیر است
خدا کند ز بلندی فقط زمین نَخورَد
کنار ِ پیکرت افتاده استخوانِ سرت
خدا کند که کسی گُرز ِ آهنین نَخورَد
به رویِ دست زدم تا که دادمت از دست
بدونِ تو که کسی آب بعد از این نَخورَد
رضا قربانی
هفت سین...برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1187 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:40
حرفی که صد دعای ابوحمزه میزند
ارباب ما ز دیده به یک غمزه میزند
اویی که نسخه های تنش آیه آیه شد
خورشید روی نی به سر قرن سایه شد
در آسمان عشق نرخ قمر شکست
مهتاب هم ز دلبری اش خیره سرشکست
ما جز غمش که دغدغه در سر نداشتیم
ما از ازل که قبله ی دیگر نداشتیم
ما بی اراده ایم, ملامت کجا رواست
تنها دلیل بودن ما عشق کربلاست
ما زخم و لطمه گاه به رخساره می زنیم
از داغ جسم شاه دوصد پاره می زنیم
دشمن که کرده قد علم از کینه دیده ای؟
سنگ ریزه های خورده بر آیینه دیده ای؟
دیدی هنوز خیمه ی زینب در آتش است؟
این روضه های تازه لبالب در آتش است
دیدی دوباره چادر زینب رها شده؟
دیرست مرقدش هدف تیرها شده؟
ادامه ابیات در وبلاگ فرو ریخت ...
هفت سین...برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1260 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:40
آقا! تو را «آقا» مرا «نوکر» نوشتند
یعنی تو را اوّل مرا آخر نوشتند
روی سیاه من یقیناً حکمتی داشت
شکر خدا نام مرا قنبر نوشتند
روزی که نام «بهتران» را می نوشتند
نام تو را از هر کسی بهتر نوشتند
آری تو را حتی میان پنج تن هم
در روز خلقت گریه آورتر نوشتند
این قسمت ما بوده که سردار باشیم
امّا تو را در کربلا بی سر نوشتند
این اشک دیده ... نه ... چراغ برزخ ماست
از برکت تو اشک را گوهر نوشتند
ترسی ندارم از قیامت چون شنیدم
نام تو را هم شافع محشر نوشتند
کاری برای تو ندارد ... می توانی
من را عوض کن جان پیغمبر .... نوشتند :
... بدکاره با نیمه نگاهت زیر و رو شد
لطف تو را بالاتر از باور نوشتند
مس بودم و جنسم به یکباره طلا شد
شغل تو را از اوّلش زرگر نوشتند
تا که به سمت گنبد شه، پر بگیرم
جای دو پر، بال مرا شهپر نوشتند
پایین پای تو چه جای با صفایی است
آن قطعه را عرش علی اکبر نوشتند
ارباب جان من! ضریح نو مبارک
طرح ضریحت را چه ذوق آور نوشتند
آقا ضریح قبلی ات را پس چه کردند؟
آیا برایش قسمت دیگر نوشتند؟
ای کاش آن را می فرستادی مدینه
بر روی آن با اشک چشم تر نوشتند:
سهم حسن همواره غربت بوده غربت
او را شهید کینه ی همسر نوشتند
قبرش شبیه چادر زهرا چه خاکی است
بر روی خاک قبر او «مادر» نوشتند
اوّل فدایی ولایت فاطمه بود
این جمله را با ضرب میخ در نوشتند
برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1171 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:40
قفس را بر کبوتر تنگ کردند
پذیرایی از او با سنگکردند
به او گفتند زهرای سه ساله
سپس با فاطمه هم رنگ کردند
برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1262 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:40
قلم به دست گرفتم روان شوم تا سر
به نام حضرت معشوق، اسم انشا؛ سر
مسیر روضه از این جا به سمت شش گوشه ست
فرات ، علقمه، گودال، دست سقا، سر
نوشتم از سر خط با مداد قرمز رنگ
به جای جمله ی سرمشق؛ «آب بابا سر»
به روی خاک خرابه نوشت یک جمله:
«رقیه! گریه نکن جان عمه! امضا؛ سر»
چه حکمتی ست در این قتلگاه یا الله!
که بوی چادر خاکی گرفته سرتاسر
(و کاف ؛ کوچه و ها؛ هرم آتش و یا؛ یاس
و عین و صاد؛ علی، صبر بعد زهرا، سر)
چه اشتراک عجیبی که این پدر وَ پسر
به سوی فاطمه رفتند هر دوتا با سر
تمام شد غزل و من دوباره می بینم
که باز آمده ام اینجا ؛ درست بالا سر !
پیمان طالبی
هفت سین...برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1076 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:40
در کوچه ها نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه جهنم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلی عشق مجسم است
شکر خدا که هیئتمان باز دایر است
شکر خدا که بر سر این کوچه پرچم است
بیرون ندیده اید زنی استاده است؟
بالش شکسته قدش هم کمی خم است
لبخند تلخ فاطمه بر تک تک شما
یعنی خوش آمدید و همان خیر مقدم است
من که ندیدمش دم در، خب شما چطور؟
صد حیف سوی چشم گنهکار ما کم است
پرواز می کنیم از این پیله هایتنگ
فصل بلوغ شیعه یقینا محرم است
در مجلس عزای امام قتیل اشک
روضه به شور و واحد و نوحه مقدم است
وحید قاسمی
هفت سین...برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1179 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:40
عاقبت آه کشیـدم نفس آخر را
نفس سوخته از خاطره ای پرپر را
روضه خوانی مرا گرم نمودی امشب
روضه ی آنهمه گل، آنهمه نیلوفر را
آخرین حلقه ی شبهای محرّم هستم
شکر، ای زهر ندیدم سحـری دیگر را
باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده است
باورم نیست تماشای تنی بی سر را
باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود
دیدن سوختن چارقد دختر را
غارت خود و علم، غارت گهواره و مشک
غارت پیرهـن و غـارت انگشتر را
ذوالجناحی که ز یالش به زمین خون می ریخت
نیـزه هایی که ربـودند سر اصـغر را
آه در گوشه ی ویرانه که دق مرگ شدیم
تا که همبازی من زد نفس آخر را
کمک عمّه شدم تا بدنش خاک کنیم
بیـن زنجیر نهـان کرد تنی لاغــر را
چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم
سرخ دیدم بدنش... تکّه ای از معجر را
حسن لطفی
السلام علیک یا ریحانه الحسین ....
هفت سین...برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1041 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:40
برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1117 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:40
آماده ام حضرت آقای روضه خوان
امشب بیا برای دلم روضه ای بخوان
از تشنگی بی حد لب تشنه ها بگو
از لحظه های بی کسی بچه ها بگو
ای ناخدای کشتی طوفان غصه - از
کشتی شکست خورده ی کرببلا بگو
از ضجه های عمه ی سادات روی تل
از تیر و تیغ و دشنه و سرنیزه ها بگو
از لحظه ی شلوغی گودال قتلگاه
از هوش رفت حضرت خیرالنسا بگو
از لحظه ی غروب و هجوم حرامیان
از شمر و زجر و حرمله ی بی حیا بگو
از کفن و دفن جد غریبت بگو به ما
از پاره پاره پیکر و چند بوریا بگو
ای پابه پای دختر آقای کربلا
از کوچه ی یهودی شام بلا بگو
پای برهنه کوچه و بازار رفته ای
آقا بگو که مجلس اغیار رفته ای
علیرضا خاکساری
برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1011 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:40
ذکر تحویل سال ما زهراست
هفت سین...
برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1210 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:39
برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 884 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:39
برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1036 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:39
برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 921 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:39
برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 1118 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:39
شاید چندان عجیب نباشد که سیدالشهداء وصیتنامه خود را خطاب به برادرشان محمد حنفیه بنگارند؛ چراکه ایشان (محمدبن حنفیه) به سبب خللی که در دستشان بنابه روایاتی ـ یا پایشان بنا بر برخی روایات دیگر ـ در جنگ صفین و در همرزمی با پدر بزرگوارشان ایجاد شده بود، نتوانست برادر بزرگتر خود را در قیامش علیه امر به منکر و نهی از معروفی که دربار سفیانی به راه انداخته بود، یاری کند. به همین سبب باید فلسفه مهم قیام در تاریخ جاودانه و ماندگار میشد تا دغلبازان و دروغگویانی چون پسر زبیر یا دینستیزی چون یزید در آن تشکیک ایجاد نمیکرد و آن را با انواع تحریفات درنمیآمیخت. به هر حال محمد حنفیه مطمئنترین کس میتوانست باشد تا دستخط مبارک امام(ع) را به دست تکتک اعضای بزرگوار خاندان رسالت و امامت، آنهم دستنخورده برساند و از دستدرازی دستکجان ستیزهجو با اهلبیت(ع) در امان بداردش. بر ماست تا کلمهکلمه و جملهبهجمله کلام نورانی اباعبدالله(ع) را از بر کنیم و برای همیشه به همه عالم با صدایی رسا اعلام کنیم که مولای شهید ما برای احیای امربه معروف و نهی از منکر به قتلگاه کربلا پای نهاد.
برچسب : نویسنده : سجاد بازدید : 933 تاريخ : دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت: 22:39